Publicitad R▼
Publicidad ▼
Ver también
باز (n.)
⇨ آدم همجنس باز • آکروبات باز • اتصال باز • از دست باز كردن • از سر باز کردن • از قرقره باز كردن • از قلاب باز كردن • از قلاده باز كردن • از هم باز شدن • از هم باز كردن • از هم باز کردن • از هم باز کردن؛ اوراق کردن • اسكى باز • اسكى باز روى اب • اسكي باز • اسكيت باز • اصلاح؛ باز سازی • انعکاسی؛ باز تابی • با آغوش باز • با دهان باز خیره شدن • با ديلم باز كردن • با فشار چیزی را باز کردن • با فعاليت و كوشش راه باز كردن • با چشم نيمه باز نگاه كردن • بادست باز • بادهان باز دم زدن • باز آفریددن • باز آمدن؛ رستاخیز کردن • باز آموزی کردن؛ هدایت کردن • باز اراستن • باز ارايش • باز انجام • باز تاباندن • باز جويى • باز خريدگر • باز خریدن • باز خوانی • باز خونی کردن؛ قرائت کردن • باز داشتن • باز در آشاميدن • باز دمیدن؛ برون دادن • باز رخداد • باز ساخت • باز ساختن • باز ساختن؛ مایع غلیظ شده را با افزودن آب به حال اول برگرداندند • باز سازی؛ تعمیر؛ احیا • باز سامانی؛ تجدید سازمان • باز شدن • باز شدن به سویی • باز كردن • باز كردن وريد • باز نواخت • باز نويسى • باز نویسی کردن؛ بازبینی کردن • باز نيرو بخشيدن • باز نگري • باز هم • باز همگذاردن • باز يافت • باز يافتنى • باز پخش کردن • باز پرداخت کردن؛ پس دادن • باز پرداخت؛ ارسال پول • باز پس گیری • باز پژواك • باز چينى • باز کردن • باز کردن در • باز کردن و درآوردن • باز کردن کتاب • باز کردن؛ جدا کردن • باز کردن؛ درآوردن • باز کردن؛ شکافتن • باز کن • باز گرداندن • باز گردانى • باز گشت • باز گشتن • باز گفتن • باز گو • باز گو كردن • باز گويى • باز گویی؛ شرح • باز یافت پذیر • باز یافتن • باز یافتن؛ باز ستاندن • باقی مانده؛ باز مانده • بطور کامل باز کردن • بند باز • بند باز يا اكروبات • بند كفش و غيره را باز كردن • بچه باز • تاق باز • تاق باز خوابى • تحقيق و باز جويى كردن • جا باز کردن؛ ریشه دواندن • جادوگر؛ شعبده باز • جدا شدنی؛ باز کردنی • حرف شخص دیگری را باز گو کردن • حقه باز • حلقه باز خوردى • حواله کردن؛ باز پردات کردن • خروس باز • خلق مجدد باز آفرینی؛ • خم کردن؛ باز و بسته کردن • خودداری کردن؛ باز داشتن • خيال باز • خيمه شب باز • در فضای باز • در هوای باز • دست و دل باز • دوباره باز داشت کردن • دوباره باز گرفتن؛ دوباره به دست آوردن • دکمه چیزی را باز کردن • راه باز كردن • زن باز • زيپ لباس را باز كردن • زیپ چیزی را باز کردن • سر و سينه باز • سياست درهاى باز • سگ باز یاب • سگك يا چفت و بست را باز كردن • شعبده باز • شكار باز • شل شدن؛ باز شدن • شل کردن؛ باز کردن • شمشير باز • شکستن؛ باز کردن غیر قانونی • طاس باز • طناب باز • عکس العمل؛ واکنش؛ باز تاب • فضاى باز • فضای باز؛ زمین بی حصار • قفل را باز كردن • قهرمان گاو باز سوار بر اسب • قوش باز • كليدى كه چندين قفل را باز كند • متعجب با دهان باز • متوقف کردن؛ باز داشتن • مدار باز • مرد همجنس باز • منطقه فروش باز کردن • منفرجه؛ باز • مهمانی در محیط باز که در آن کباب می دهند • مکار؛ حقه باز • ناگهان و با فشار باز شدن • ناگهان و کاملاً باز کردن • نيرنگ باز • نيم باز • نیمه باز • همجنس باز • پا باز • پنجره دل باز وخوش منظره • پيراهن يقه باز ورزشى • چتر باز • چرخش خارجى اسكى باز • چفت را باز كردن • کارهای داخل محیط باز • کاملا باز • کاملاً باز • گاو باز • گشاد باز • گلف باز • یخ چیزی را باز کردن
⇨ آب سیاه چشم زاویه باز • استاندارد باز • با گارد باز • باد بادک باز (ابهام زدایی) • بادبادكباز • بادبادک باز • بادبادک باز (فیلم) • بادبادکباز • بادبادکباز (ابهامزدایی) • بادبادکباز (فیلم) • بادبادکباز (کتاب) • باز (ابهامزدایی) • باز (شیمی) • باز (پرنده) • باز آلدرین • باز نوکلئوتیدی • بتمن باز میگردد • بتمن باز میگردد • بنياد جامعه باز • بنیاد جامعه باز • بچه باز • ترس از مکانهای باز • ترس از مکانهای باز • جامعه باز و دشمنان آن • حوضه باز • خودروی چرخباز • خوشه ستارهای باز • درسافزار باز امآیتی • دستگاه خودکار شطرنجباز • دیوید کاپرفیلد (شعبدهباز) • ريسمان باز • ريسمان باز (فيلم) • ریسمان باز • ریسمان باز (فیلم) • زبان باز (کتاب) • سیهباز • شطرنجباز ترک • شعبدهباز (فیلم) • شیف باز • عبدالعزیز بن باز • فيلم ريسمان باز • فیلم ریسمان باز • قضیه نگاشت باز • ماشین خودکار شطرنج باز • متنباز • مجموعههای باز • محتوای باز • مدل مرجع اتصال داخلی سیستمهای باز • مسلمانان همجنس باز • موسسه جامعه باز • نرمافزار آزاد و متنباز • نرمافزار متنباز • نرمافزارهای آزاد و متنباز • هراس از مکانهای باز • پروژه منبعباز قرآنی ذکر • کاغذپران باز • کاغذپرانباز • کاغذپرانباز (فیلم) • کاغذپرانباز (کتاب) • کد باز • کمر باز • گدیپرانباز • گشایش باز • گشایش نیمه باز • گشایش نیمهباز • گوگل باز
Publicidad ▼
باز
باز[ClasseHyper.]
oiseau utilisé en fauconnerie (fr)[ClasseParExt.]
باز
بچه دزد, ج.ش., حیوانات شکاری, دزد[Hyper.]
Accipitridae, family Accipitridae (en)[membre]
hawk (en)[Dérivé]
باز (adj.)
Wikipedia - ver también
Contenido de sensagent
computado en 0,047s