definición y significado de رنگ | sensagent.com


   Publicitad D▼


 » 
alemán árabe búlgaro checo chino coreano croata danés eslovaco esloveno español estonio farsi finlandés francés griego hebreo hindù húngaro indonesio inglés islandés italiano japonés letón lituano malgache neerlandés noruego polaco portugués rumano ruso serbio sueco tailandès turco vietnamita
alemán árabe búlgaro checo chino coreano croata danés eslovaco esloveno español estonio farsi finlandés francés griego hebreo hindù húngaro indonesio inglés islandés italiano japonés letón lituano malgache neerlandés noruego polaco portugués rumano ruso serbio sueco tailandès turco vietnamita

Definición y significado de رنگ

Definición

definición de رنگ (Wikipedia)

   Publicidad ▼

Sinónimos

Ver también

   Publicidad ▼

Frases

آبی مه برای رنگ زدن مو به کار می رود • با روناس رنگ زدن • بطور يكپارچه رنگ كردن • بنفش رنگ • بنفشه سه رنگ • به رنگ سرخ؛ خوش بینانه • به رنگ صورتی بودن • بى رنگ • بى رنگ كردن • بی رنگ • بی رنگ شدن • بی رنگ و آبی؛ دلگیری • تغيير رنگ دادن • تغییر رنگ دادن؛ رنگ رفته شدن • تغییر رنگ؛ رنگ رفتگی • تنوع رنگ • ته رنگ • ته رنگ زدن به؛ مش کردن • تیره رنگ • جعبه رنگ • جگرى رنگ • خاكى رنگ • داراى رنگ سبز مايل به زرد • داراى رنگ هاى مشابه • داراى رنگ پريده و مرده • داراى چندين رنگ • رنگ آبی • رنگ آبی مایل به ارغوانی • رنگ ابرى زدن • رنگ ابرى كردن • رنگ ابى فولادى • رنگ ابى مايل بارغوانى روشن • رنگ اجرى • رنگ اخرى • رنگ ارغوانى مايل بقرمز سير • رنگ البالويى • رنگ اميزى كردن • رنگ انيلين • رنگ برنگ • رنگ بلوطى • رنگ بنفش • رنگ بنفش مايل به ارغوانى سير • رنگ تيره • رنگ ثابت • رنگ حنايي • رنگ خاكسترى مايل به زرد و سبز • رنگ خاكسترى مايل به قهوهاى • رنگ خاکستری • رنگ خاکی • رنگ دانه • رنگ راهراه • رنگ روغنى • رنگ روغنی • رنگ زدن • رنگ زدن؛ نقاشی کردن • رنگ زدن؛ کاغذ دیواری کردن • رنگ زرد روشن • رنگ زرد ليمويى • رنگ زرد مايل بقرمز • رنگ زعفراني • رنگ زن • رنگ زنى • رنگ زنی • رنگ سبز • رنگ سبز مايل بابى • رنگ سبز يشمى • رنگ سنج • رنگ سوبيايى • رنگ سياه • رنگ شاه بلوطى • رنگ شاهى آبى • رنگ شترى • رنگ شنى • رنگ طلایی • رنگ عقيق جگرى يا سرخ مسى • رنگ عوض کردن • رنگ فلفل نمكى • رنگ فندقى • رنگ فندقی • رنگ قرمز قهوهاى • رنگ قرمز مايل به ابى • رنگ كتان شسته نشده • رنگ كردن • رنگ كشمشى • رنگ كمرنگ مايل بخاكسترى • رنگ كننده • رنگ لعابی • رنگ مختصر • رنگ مرمرى زدن • رنگ نارنجی • رنگ ناپذير كردن • رنگ ناپذيرى • رنگ نقاشی • رنگ نيل • رنگ نگار • رنگ نگارى • رنگ های اصلی • رنگ و رو رفته • رنگ و رو رفته؛ کثیف نما • رنگ و رو پريده • رنگ و رو؛ چهره • رنگ و روغن كار • رنگ ياختهاى • رنگ پاش • رنگ پذيرى • رنگ پريده • رنگ پريده شدن يا كردن • رنگ پريدگى • رنگ پريدگي • رنگ پریده • رنگ پریده شدن • رنگ پریده؛ مریض احوال • رنگ پریدگی • رنگ پس دادن • رنگ پس دهنده • رنگ پوست • رنگ پوست؛ نژاد • رنگ پیمایه ای • رنگ کردن • رنگ کرم • رنگ گل اسپرك • رنگ گلی • رنگ یاقوتی • رنگ؛ ته رنگ • رنگ‌های وب • روش رنگ کردن پارچه؛ باتیک • ریوند چینی؛ ریواس رنگ لیمویی • زرد رنگ /مثل مريض/ • زرد رنگ؛ چرمی • سبز رنگ • سرخ رنگ • سفید؛ رنگ پریده • سه رنگ • سهرهسرخ رنگ امريكايى /ج.ش./ • شخص فاقد مواد رنگ دانه • شيرى رنگ • شيشه محتوى ابرنگ و خمير رنگ • شیوۀ گزینش رنگ ها برهی تزئینات داخلی خانه • ضرب و رنگ /موسيقى/ • ظاهر رنگ و رو رفته • فلزى سخت وخاكسترى رنگ • قرمز رنگ • كارخانه رنگ سازى • كت چند رنگ • كتانى رنگ • كم رنگ • مادهء رنگ ناپذير هستهء ياخته • مارمولکی که رنگ پوستش را تغییر می دهد • مايل به رنگ صورتى • مسرورانه؛ با رنگ های درخشان • مقاوم در برابر رنگ برى اسيد • نحیف و رنگ پریده • نسبتاً صورتی رنگ • نقاشى رنگ و روغن روى ظرف فلزى • نقاشی با رنگ پرورده • نقاشی رنگ روغن • نقطه يا خال تيره رنگ • نوعی میوه نارنجی یا سرخ رنگ • هم رنگ • ياقوتى رنگ • يك رنگ • چند رنگ • کور رنگ • گل رنگ

آب‌رنگ • آجری (رنگ) • آل (رنگ) • اخرایی (رنگ) • بتی به رنگ خون • به رنگ ارغوان • بی‌رنگ‌شدگی • تخم مرغ رنگ شده • تریاکی (رنگ) • تعادل رنگ سفید • رنگ (اسب) • رنگ آبی • رنگ آمیزی کامل • رنگ امیزی گراف • رنگ دانه • رنگ روغن • رنگ روغنی • رنگ سنجی • رنگ های متوسطه • رنگ و روغن • رنگ و موج • رنگ چشم • رنگ‌آمیزی اسید فاست • رنگ‌آمیزی کامل گراف • رنگ‌آمیزی گراف • رنگ‌آمیزی گرم • رنگ‌تابی دورانی • رنگ‌دانه‌های بتن • رنگ‌روغن • رنگ‌سنجی • رنگ‌هاي متوسطه • رنگ‌های اصلی • رنگ‌های اولیه • رنگ‌های بنیادین • رنگ‌های ثانویه • رنگ‌های متوسطه • رنگ‌های مرتبه سوم • رنگ‌های وب • رنگ‌پذیری • روانشناسی رنگ ها • روانشناسی رنگ‌ها • سه‌رنگ (فیلم) • عنابی (رنگ) • عیسی رنگ کار • فهرست رنگ‌ها • كاشي هفت رنگ • كاشی هفت رنگ • مرگ رنگ • نخودی (رنگ) • نیلی (رنگ) • چرخه رنگ‌ها • کاشي هفت رنگ • کاشی هفت رنگ • گيلاسي (رنگ) • گیلاسی (رنگ)

Diccionario analógico

رنگ









Wikipedia

رنگ

از Wikipedia، دانشنامهٔ آزاد

پرش به: ناوبری, جستجو

رَنگ بازتابی از نور است که به شکل‌های متفاوتی در می‌آید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل می‌شود.

اگر یک ناحیه باریک از طول موج‌های نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ بوجود می‌آید.

نور سفید از طیف کاملی از رنگ‌ها تشکیل یافته‌است. اگر یک ناحیه باریک از طول موج‌های نور سفید توسط ماده جذب شود بقیه طول موج‌ها از ماده عبور کرده و چشم انسان طول موج‌های ترکیبی که از ماده عبور کرده را می‌بیند.

رنگ به هر مایع، شبهه مایع یا هر ترکیب صمغ مانندی که موقع اعمال شدن، لایه نازکی را جهت پوشاندن جسمی جامد ایجاد کند، گویند.

فهرست مندرجات

دید کلی

از رنگ برای محافظت، نگهداری، دکوراسیون یا جهت اضافه کردن هرگونه قابلیت بر روی یک سطح که توسط رنگدانه پوشانده می‌گردد، استفاده می‌شود.مثال‌هایی از محافظت عبارتند از: پوشاندن سطح فلزات برای کند کردن خوردگی، یا رنگ کردن خانه جهت محافظت ۱ از آن در برابر عناصر خارجی(آب، خاک و...).مثالی از دکوراسیون، رنگ کردن اتاقی برای آماده سازی آن جهت جشن می‌باشد.استفاده‌های دیگری که از رنگ می‌شود، شامل برگرداندن رنگی خاص از روی سطح و یا استفاده بر روی سطوح بر علیه حرارت یا موازات با استفادهٔ حرارتی از آن سطح در کاربرد‌های مختلف است. مثال کاربردی دیگری در این زمینه، برای تشخیص دادن علامات صنعتی یا هشدار‌ها، یا علامت گذاری لوله‌ها در صنعت یا در زمینهٔ کاربرد‌های نظامی می‌باشد.رنگ را برای هر جسمی می‌توان استفاده کرد، برای مثال در هنر، پوششهای صنعتی، علامات جاده‌ای یا در لنگرگاه‌ها جهت جلوگیری از خوردگی توسط آبها.رنگ یک محصول نیمه تمام شده‌است، بدین معنی که بعد از استفاده توسط کاربر است که به مرحله پایانی خود می‌رسد.از رنگ همچنین همراه با مخلوط کردن لعاب، برای پوششهای پیشرفته و صیقلی سازی سطوح نیز می‌توان استفاده کرد.تاریخچه:نقاشی‌های پیدا شده در غار‌ها که توسط رنگهای بدست آمده از اُخرا، و اکسید‌های هماتیت و مگنتیت کشیده شده‌اند به ۴۰۰۰۰ سال قبل و به دوران انسانهای هموساپینس باز می‌گردد.نقاشی‌های کهن در درنادای مصر که برای سالیان متمادی بدون حفاظ و در معرض هوا بوده‌است، یک پدیده درخشان اثر برلینسی می‌باشد که هنوز هم به همان روشنی ۲۰۰۰ سال قبل است.مصری‌ها رنگهایشان را با ماده‌ای صمغ مانند، ترکیب می‌کردند و هر یک را به صورت جداگانه بر روی سطح اعمال می‌کردند بدون اینکه ذره‌ای با هم مخلوط گردند.آنها از ۶ رنگ استفاده می‌کردند: سفید، سیاه، قرمز، آبی، زرد و سبز.مابقی بحث راجع به تاریخ رنگ، از حوصله این مقاله خارج است.ترکیبات:رنگدانه:دانه‌های جامد ریزی هستند که در رنگ جهت توزیع رنگ، زبری، غلظت رنگ و... با یکدیگر متحد می‌گردند.ولی بعضی از رنگها یه جای ترکیبات معمول رنگدانه، از رنگ‌های دانه‌ای میکرونیزه استفاده می‌کنند.رنگدانه‌ها به دو دسته طبیعی و شیمیایی تقسیم بندی می‌گردند.رنگدانه‌های طبیعی شامل خاک رس، کلسیم کربنات، سیلیکا، تالک و میکا می‌باشد.رنگدانه‌های شیمیایی حاوی مولکولهای مهندسی یعنی خاک رس تکلیس شده، رسوب‌های شیمیایی کلسیم کربنات و سیلیکا‌های مصنوعی می‌باشد.رنگدانه‌های مخفی، در کدر سازی رنگ و محافظت از لایه رنگ از اشعه ماورابنفش به کار می‌آید.انواع رنگدانه‌های مخفی از این قرار است:تیتانیوم دی اکسید، فتالوی آبی، و اکسید آهن قرمز.پرکننده‌ها نوعی مخصوص از رنگدانه‌ها هستند که برای حجم دادن به لایه رنگ، پشتیبانی از ساختار رنگ و حجم دادن به خود رنگ، مورد مصرف قرار می‌گیرند.پر کننده‌ها معمولا حاوی مواد بی اثر ارزان قیمتی مانند آرد کوهی، تالک، آهک، باریت، خاک رس و....می باشند.بعضی از رنگدانه‌ها سمی می‌باشند مانند سرب که در رنگ‌های سربی به کار رفته‌است.صنعت رنگسازی، شروع به جایگزینی رنگدانه‌های سرب با رنگدانه‌های کم خطر تر تیتانیوم دی اکسید، از سال ۱۹۷۸ نموده‌است.تیتانیوم دی اکسیدی که امروزه در رنگسازی استفاده می‌گردد، به دلایل مختلفی توسط سیلیکن یا آلومینیوم اکسید پوشانده می‌گردد.چسب یا ناقل:چسب معمولا به ناقلی اطلاق می‌گردد که ترکیب شکل دهنده اصلی فیلم(لایه نازک رنگ) می‌باشد.تنها ماده‌ای که حتما باید در رنگ حاضر باشد، همین ماده‌است.حضور سایر ترکیبات در رنگ، اختیاری است.چسب‌ها حاوی زرین‌های طبیعی یا شیمیایی اند مانند اکریلیک، پلی اورتان، پلی استر، ررزین‌های ملامین، اپوکسی‌ها و روغن‌ها.رنگ لاتکس، محلولی کلوئیدی بر پایه آب است که از ذرات پلیمری میکرونیزه تشکیل شده‌است.معنی کلمه لاتکس، یعنی حلّال در آب.این روز‌ها که بحث حفاظت از محیط زیست نیز مطرح است، شرکتهای تولید کننده رنگ، از استفاده از مواد آلی فّرار در تولیداتشان، محدود شده‌اند.دلیل این امر، که توسط سازمان محیط زیست اعلام گشته‌است، صدمه زدن احتمالی بعضی از این ترکیبات به لایه ازون و در نتیجه، افزایش میزان اشعه ماورا بنفش می‌باشد.حلال‌هایی که در مرحله اول از رنگ تبخیر می‌گردد، باعث تخریب لایه ازون می‌گردد.بحث حلال‌ها در رنگ، جداگانهمطرح می‌گردد:حلال‌ها:هدف اصلی از استفاده از حلالها، تنظیم کردن رقّت و فرارّیت و وسیکوزیته رنگ است.حلال، فّرار است و در فیلم(لایه نازک رنگ) باقی نمی‌ماند.حلال، همچنین نرخ جریان تابع لزجت و کاربرد سایر ترکیبات و نیز پایداری رنگ را در حالت سیال، کنترل می‌کند.آب، بهترین نوع حلال برای رنگ‌های آب-محور می‌باشد.رنگهای حلال-محور، که گاهی نیز رنگ‌های روغنی نامیده می‌شوند، می توانند تعداد کثیری از حلال‌ها را در خود جای دهند که شامل ترکیبات آروماتیک، آلیفاتیک، الکلها وکتونها و رزین‌های سبک رقیق کننده خواهند بود.چنین حلالهایی در مواقعی استفاده می‌گردند که رنگهای روغن-محور و ضد آب مورد نیاز است.مواد افزودنی:کنار ست تشکیل دهنده اصلی رنگ که در بالا مورد بحث قرار گرفتند، رنگ می‌تواند حاوی مواردی بسیار وسیع از مواد افزودنی باشد که به مقدار بسیار کمی به رنگ افزوده می‌گردد و در کمال تعجب، اثر بسیار زیادی بر روی خواص رنگ می‌گذارد.مثالهایی از این موارد، موادی هستند که کشش سطحی رنگ را تنظیم می‌کنند، جاری شدن رنگ را بهبود می‌بخشند، ظاهر پایانی را تصحیح می‌کنند، تری و خیسی لبه رنگ را بالا می‌برند، پایداری رنگدانه را بهبود می‌بخشند، خواص ضدّ یخ زدگی ایجاد می‌کنند، مقدار کف کنندگی و پوسته پذیری رنگ را کنترل می‌کند و....انواع دیگر از مواد افزودنی شامل کاتالیست‌ها، حجم دهنده ها(با پر کننده‌ها اشتباه گرفته نشوند)، پایدار کننده‌ها، امولسیون ساز‌ها، زمینه ساز‌ها، پیش بَر‌های مواد افزودنی، پایدار کننده‌های ضد اشعه ماورابنفش، عوامل کدر کننده و بایوساید‌ها (جهت مقابله با رشد باکتری‌ها) می‌باشند.


دمای رنگ

رنگها دارای مشخصه‌ای بنام سردی یا گرمی هستند. رنگی که ما می‌بینیم حاصل طول موج نور منعکس شده از رنگ است. طیف‌های قابل دیدن بین فروسرخ (در انتهای طرف گرم) و فرابنفش (در انتهای طرف سرد) قرار دارند.

انواع رنگ‌ها

رنگ‌های گرم

رنگهای گرم نیمه قرمز چرخه رنگها به عنوان رنگهای گرم شناخته می‌شوند که شامل زرد- سبز و قرمز-بنفش می‌باشد.

  • نقاط قوت: این رنگها القاء کننده گرمی و راحتی هستند.
  • نقاط ضعف: رنگهای گرم زیادی در تصویر باعث تضعیف برجستگی که باید در تصویر وجود داشته باشد می‌شود.

نکته: بنفش نقشی دوگانه دارد در کنار رنگ‌های گرم خاصیت گرمی ودر کنار رنگهای سرد خصلت سرد دارد.بطور کلی می‌توان رنگ‌های اصلی را «زرد = متناسب با شکل مثلث --- قرمز = متناسب با شکل مربع --- آبی = متناسب با شکل دایره» دانست ودر کنار آن سه رنگ دیگر «نارنجی - سبز - بنفش» را در گروه رنگهای مکمل طبقه بندی کرد.

رنگ‌های سرد

نیمه آبی چرخه رنگ به عنوان رنگهای سرد شناخته شده که شامل آبی - سبز و آبی - بنفش می‌باشد.

  • نقاط قوت: این رنگها آرام و راحت هستند. این رنگها ممکن است بصورت غیر صمیمی و بی تکلف و ساده دیده شوند و برای انتخاب به عنوان پس زمینه مناسب هستند.
  • نقاط ضعف: این رنگها احساس منفعلانه داشته و ممکن است برای تصاویر گرافیکی قوی مناسب نباشند.

جستارهای وابسته

پیوندهای بیرونی

منابع

۱. ^ * ۱.Berendsen, A. M., & Berendsen, A. M. (۱۹۸۹). Marine painting manual. London: Graham & Trotman. ISBN ۱-۸۵۳۳۳-۲۸۶-۰ p. ۱۱۳.

۲. ^ ۲.a b Berendsen, A. M., & Berendsen, A. M. (۱۹۸۹). Marine painting manual. London: Graham & Trotman. ISBN ۱-۸۵۳۳۳-۲۸۶-۰ p. ۱۱۴.

۳. ^ DailyTech - Nissan Develops Color Changing Paint for Vehicles۳.

۴. ^ «Safe Use, Storage and Disposal of Paint»۴.

۵. ^ «Storage and Disposal of Paint Facts»۵.

۶.Bently, J. (Author) and Turner, G.P.A. (Author) (۱۹۹۷). Introduction to Paint Chemistry and Principles of Paint Technology. Unk.. ISBN ۰-۴۱۲-۷۲۳۲۰-۴.

۷.Talbert, Rodger (۲۰۰۷). Paint Technology Handbook. Grand Rapids, Michigan, USA. ISBN ۱-۵۷۴۴۴-۷۰۳-۳.

۸.Woodbridge, Paul R. (Editor) (۱۹۹۱). Principles of Paint Formulation. Unk.. ISBN ۰-۴۱۲-۰۲۹۵۱-۰.

۹.ریچرسون، دیوید دبلیو. مهندسی سرامیک‌های مدرن، ترجمه محمد ابراهیم ابراهیمی سالومه مسگری عباسی، سیمین سلام تبریزی. تهران:مترجمین، .ISBN ۹۶۴-۰۶-۶۴۶۷-۷٫۱۳۸۴

این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.

af:Kleuran:Colorar:لونarc:ܓܘܢܐarz:لونast:Coloray:Samiaz:Rəngbat-smg:Spalvabcl:Kolorbe:Колерbg:Цвят (оптика)bn:রঙbs:Bojaca:Colorceb:Kolorckb:ڕەنگcr:Itasinâsowincs:Barvacy:Lliwda:Farvede:Farbeel:Χρώμαen:Coloreo:Koloroes:Coloret:Värvuseu:Kolorefi:Värifiu-vro:Värmfr:Couleurfur:Colôrgan:色gl:Corgn:Sa'yhe:צבעhi:रंगhr:Bojaht:Koulèhu:Színid:Warnaio:Kolorois:Liturit:Coloreja:色jbo:skarijv:Wernakg:Langikn:ಬಣ್ಣko:색la:Colorln:Lángilt:Spalvalv:Krāsamk:Боја ml:നിറംmn:Өнгөmr:रंग.

 

todas las traducciones de رنگ


Contenido de sensagent

  • definiciones
  • sinónimos
  • antónimos
  • enciclopedia

 

4054 visitantes en línea

computado en 0,063s