Publicitad E▼
زشت (adj.)
آزار دهنده؛ بسیار بد, اهانت كننده, بد, بد؛ مزخرف, بدبخت, بدنما, بسیار بد, بسیار بد؛ افتضاح, بى دست و پا, بى مهارت, ترسناک, جسورانه, خالى از لطف, خبیثانه؛ ناخوشایند, خیلی؛ بسیار, دشوار, زیاد, سخت؛ طاقت فرسا, فاحش؛ خیلی بد, نا زيبا, ناشى, نامطبوع, ناهنجار, ناگوار, ننگين, وحشتناك, وحشتناک
Publicidad ▼
Ver también
⇨ بسيار زشت • بطور زشت و زننده • بطور زشت؛ ناشیانه • بی تعریف؛ زشت • زشت كردن • زشت؛ مستهجن • سخن زشت • كثيف و زشت • منظره زشت؛ زننده • کار زشت • کار زشت و اشتباه
Publicidad ▼
زشت
زشت (adj.)
بدقواره؛ ناجور[Similaire]
زشت (adj.)
بدجنسانه؛ بد, نامقدس[Similaire]
زشت (adj.)
ناشى; ناهنجار; بى دست و پا; زشت; بى مهارت[ClasseHyper.]
زشت (adj.)
زشت (adj.)
répugnant moralement (fr)[Classe]
زشت (adj.)
ugly (en)[Similaire]
زشت (adj.)
affreux (fr)[Classe]
répugnant par l'aspect (fr)[Classe]
qui est vil, moralement bas (fr)[Classe]
qui inspire le mépris, est sans dignité (fr)[Classe]
(وحشت; عامل ترس; هراس؛ دلهره; نگرانی; هراس; هراس همگاني), (ترساندن; رم دادن; بوحشت انداختن; از جا پراندن; ترسيدن)[termes liés]
بد[Similaire]
Contenido de sensagent
computado en 0,031s