definición y significado de سلام | sensagent.com


   Publicitad D▼


 » 
alemán árabe búlgaro checo chino coreano croata danés eslovaco esloveno español estonio farsi finlandés francés griego hebreo hindù húngaro indonesio inglés islandés italiano japonés letón lituano malgache neerlandés noruego polaco portugués rumano ruso serbio sueco tailandès turco vietnamita
alemán árabe búlgaro checo chino coreano croata danés eslovaco esloveno español estonio farsi finlandés francés griego hebreo hindù húngaro indonesio inglés islandés italiano japonés letón lituano malgache neerlandés noruego polaco portugués rumano ruso serbio sueco tailandès turco vietnamita

Definición y significado de سلام

Definición

definición de سلام (Wikipedia)

   Publicidad ▼

Sinónimos

Frases

   Publicidad ▼

Diccionario analógico

Wikipedia

سلام

از Wikipedia، دانشنامهٔ آزاد

پرش به: ناوبری, جستجو
برای دیگر کاربردها سلام (ابهام‌زدایی) را ببینید.
سلام، شلوم(عبری)، Peace

سلام کلمه‌ای است عربی که ریشه آن سلم است. این واژه با واژه شلوم(به عبری: שלום) و شِلما (سریانی: ܫܠܡܐ)، هم ریشه است. و به معنی صلح است. صلح متضاد جنگ است. در زمانی که عرب ها به یکدیگر می‌رسند به هم پیام می دانند که با هم صلح هستند و جنگی ندارند. ایرانی ها واژه «درود» را بکار برده و می برند و جدا از هر صلح و جنگی یکدیگر را با گفتن درود ستایش می کنند. [۱]

اطلاعات بیشتر

سلام در اسلام

در اسلام به سلام کردن بسیار سفارش شده‌ است و در روایات اسلامی آمده‌است که پیامبر اسلام همواره در سلام کردن از دیگران پیشی می‌گرفته‌ است. در روایات پیامبر اسلام، سلام عامل افزایش دوستی و محبت دانسته شده است. در اسلام پاسخ سلام واجب است [۲].

اعراب حتی در هنگام خداحافظی نیز با گفتن سلامٌ علیکم خداحافظی می‌کنند. سلام را یکی از نام‌های خدا دانسته ‌اند.

منبع

  1. فرهنگ دهخدا
  2. [۱]
‎‎

اطلاعات بیشتر.

 

todas las traducciones de سلام


Contenido de sensagent

  • definiciones
  • sinónimos
  • antónimos
  • enciclopedia

 

4512 visitantes en línea

computado en 0,046s