Publicitad R▼
لبه (n.)
اسايش, برامدگى لبه طبقات سنگ, تسمهء اهنى, تسمه آهنی, تكه دراز گوشت, تیر افقی, ثروت, حاشيه, خير, دارايى, سعادت, كنار, لبه؛ کناره, محل سوختگی, مرز, نوار, کنار, کناره؛ حاشیه, کهیر
Publicidad ▼
Ver también
لبه (n.)
⇨ برامدگى لبه طبقات سنگ • بی لبه؛ ( عینک بی قاب • جدول؛ لبه جوی • جدول؛ لبه جوی کنار خیابان • حاشیه؛ لبه • داراى لبه تيز • داراى گلى كه لبه جامش شكافته • دارای لبه تیز و ناصاف • دو لبه • قسمت افقى لبه پنجره • كلاه لبه پهن اسپانيولى • كلاه لبه پهن كشيشان انگليس • كلاه لبه پهن ولبه اويخته • كلاهزنانه لبه پهن • كنار يا لبه كشتى • لبه اويخته كلاه يا سرپوش • لبه بالايى ديوار كشتى • لبه بام؛ سایه انداز • لبه بيرون امده چرخ • لبه تيز هرچيزى • لبه دار کردن؛ حاشیه دار کردن • لبه دار؛ نوک تیز • لبه صاف كاغذ • لبه كارد • لبه مقدم • لبه پشتى • لبه پنجره • لبه ی پارچه ای زیپ • لبه؛ حاشیه • لبه؛ فلانژ • لبه؛ کناره • نوعى كلاه نمدى لبه دار • پيش امدگى لبه بام • کلاه بدون لبه • گارى كوتاه بى لبه
⇨ آشکارسازی لبه • دوندهای بر لبه تیغ • دوندهای بر لبه تیغه شمشیر • لبه آینه • لبه تاریکی • لبه تیغ • لبه حمله • لبه فرار
Publicidad ▼
لبه
آسیب, زیان, ضرر[Hyper.]
لبه
South African monetary unit (en)[Hyper.]
لبه
bord d'un objet (fr)[Classe]
pli en couture (fr)[Classe]
pli, repli d'un tissu ou d'un vêtement (fr)[Classe]
vêtement (fr)[DomainDescrip.]
étoffe et tissu (fr)[DomainDescrip.]
لبه
edge (en)[Hyper.]
چهار چوب؛ قاب[Desc]
لبه
لبه
projection (en)[Hyper.]
شاپو, كلاه, کلاه[Desc]
لبه
factotum (en)[Domaine]
superficialPart (en)[Domaine]
لبه
lipless, unlipped (en)[Ant.]
لبه
لبه
border, bound, boundary, edge (en)[Hyper.]
در مرز چیزی قرار گرفتن؛ نزدیک شدن - حاشيه دار[Dérivé]
Contenido de sensagent
computado en 0,047s