definición y significado de پست | sensagent.com


   Publicitad R▼


 » 
alemán árabe búlgaro checo chino coreano croata danés eslovaco esloveno español estonio farsi finlandés francés griego hebreo hindù húngaro indonesio inglés islandés italiano japonés letón lituano malgache neerlandés noruego polaco portugués rumano ruso serbio sueco tailandès turco vietnamita
alemán árabe búlgaro checo chino coreano croata danés eslovaco esloveno español estonio farsi finlandés francés griego hebreo hindù húngaro indonesio inglés islandés italiano japonés letón lituano malgache neerlandés noruego polaco portugués rumano ruso serbio sueco tailandès turco vietnamita

Definición y significado de پست

Definición

definición de پست (Wikipedia)

   Publicidad ▼

Sinónimos

Ver también

   Publicidad ▼

Frases

ادم خسيس و پست • ادم عامى و پست • ادم پست • ادم پست و حقير • ازدواج كننده با پست تراز خود • ایمیل زدن؛ پست الکترونیکی کردن • با پست بعدی • با پست فطرتی • براى پول خود را پست كردن • خزنده؛ پست فطرت • خود را پست و حقیر کردن • داراى سليقه پست • در پست معينى گذاردن • رئيس پست • رئيس پست خانه • راهنما يا يساول پست • زمين پست • زمین های پست • ساکن زمین های پست • سفارش كالا بوسيله پست • سفارشی پست کردن • شخص فرومايه و پست • صندوق پست • طبقه پست وپايين اجتماع • مهر باطله تمبر پست • ناجوانمردانه؛ پست • نامهء مخصوص پست هوايى • نشان یا مهر پست که نشان می دهد هزینه پرداخت شده • ننگین؛ پست • پارچه پست • پست الکترونیکی • پست بودن • پست تر كننده • پست ترين • پست دانستن • پست زميني • پست سازنده • پست سريع السير قديم • پست سفارشى • پست شدن • پست صوتی • پست فوری • پست كردن • پست میانه • پست هوايى • پست هوایی • پست و بلند • پست و فريبنده • پست و کثیف • پست کردن • پست؛ منفور

ارتفاع پست • از پست و بلند ترجمه • امیل لئون پست • تبلیغات پست مستقیم • جروزالم پست • داستان پست مدرن • داستان پست‌مدرن • دانشکده علمی و کاربردی پست و مخابرات • دویچه پست • شعر پست مدرن • شهرستان پست‌درگام • صندوق پست (ابهام‌زدایی) • صندوق پست (غیر مجازی) • قضیه پست • موزه پست و تلگراف • موسيقي پست متال • موسیقی پست متال • نیویورک پست • واشنگتن پست • واشنگتون پست • وزارت پست، تلگراف و تلفن ایران • پروتکل ساده انتقال پست الکترونیکی • پست (روستا) • پست (شهرستان ارومیه) • پست اسکرین • پست اسکریپت • پست اصفهان (باشگاه فوتسال) • پست الکترونیکی • پست الکترونیکی یاهو • پست الکتریکی • پست امپرسيونيسم • پست امپرسیونیست • پست امپرسیونیسم • پست بانك • پست عادی • پست متال • پست مدرن • پست مدرنيسم • پست مدرنیته • پست مدرنیتی • پست مدرنیزم • پست مدرنیسم • پست پیشتاز • پست-متال • پست‌ مدرنیسیم • پست‌اسکریپت • پست‌الكترونيكي ياهو • پست‌الكترونیكی یاهو • پست‌الکترونيکي ياهو • پست‌الکترونیکی یاهو • پست‌امپرسیونیست • پست‌فیکس • پست‌مدرن • پست‌مدرنیته • پست‌مدرنیسم • پست‌گر اس‌کیوال • پست‌گرس‌کیوال

Diccionario analógico

پست

طب[Hyper.]

scorbutic (en)[Dérivé]







پست (adj.)


پست (adj.)

شريف[Ant.]


پست (adj.)



پست (adj.)

فاسد[Similaire]




پست (adj.)

مد روز[Similaire]


پست (adj.)

مفید[Similaire]



پست (adj.)

weak (en)[Similaire]


پست (adj.)

inferior (en)[Similaire]


پست (adj.)



Wikipedia

پست

از Wikipedia، دانشنامهٔ آزاد

پرش به: ناوبری, جستجو

پست روشی برای فرستادن مرسولات می‌باشد که معمولاً مدارک در پاکتی قرار می‌گیرد و تمبری بر آن چسبانده می‌شود که نشان دهنده پرداخت حق‌الزحمه اداره پست است.

ایرانیان با پایه‌گذاری چاپارخانه‌ها در دوران هخامنشی اولین سیستم پستی قابل اعتنا در جهان را ایجاد کردند. هرودوت در این زمینه می‌نویسد: «گفته می‌شود به تعداد روزهایی که کل سفر به طول می‌انجامد، اسبان و مردانی در طول مسیر ایستاده‌اند، هر اسب و مردی مسیری یک روزه را می‌پیماید و هیچ‌چیز ایشان را بازنمی‌دارد، نه برف، نه باران، نه گرما و نه تاریکی تا مأموریت خویش را با تمام سرعت انجام دهند.»[۱]

منبع

  1. HERODOTUS, Herodotus, trans. A.D. Godley, vol. 4, book 8, verse 98, pp. 96–97 (1924).
‎‎
‎.

.

 

todas las traducciones de پست


Contenido de sensagent

  • definiciones
  • sinónimos
  • antónimos
  • enciclopedia

 

4471 visitantes en línea

computado en 0,078s